دوستان باغ سلام. باغ شماره 27 به مناسبت ماه حرم با مطالب گوناگون عاشورایی از چاپ برآمد. این شماره بعد از سلام خداجان با این جملات آغاز می‏ شود «شب عاشوراست. ساعت یازده ‏ونیم است. جوانان زیادی در دو ردیف سینه می‏زنند. بارخوان، نوحۀ سوزناکی را می‏خواند. چند کودک و نوجوان در گوشۀ روبروی هم نشسته‏ اند و سینه می‏زنند. بارخوان، با صدای بلند می‏خواند (چرا مادر علی اصغر ...) دو نوجوان زنجیر به دست می‏ ایستند و شروع می‏کنند به زنجیر زنی. زنجیر یکی از آن‏ها گیر می‏کند به جاکتش و ناچار می‏نشیند. نوجوان دیگری که لباس ندارد، زنجیر را می‏گیرد و می‏خیزد. بارخوان محزون می‏خواند و زنجیر بالا می‏رود و پایین می‏ آید.»

در ادامه نیز، مطالبی چون ولایت غور، شکوه تاریخی (معرفی ولایت غور) به داستان علاقه داشتم (مصاحبه با نویسنده نوجوان نرگس زمانی)، عاشورای کابل (خاطرات دختر سبزپوش کابل)، کودکان کربلا (معرفی کودکانی که در روز عاشورا بودند)، تشنه ترین (داستان)کِرمِ چِهره پِشَکی (علمی) و شعر عاشورایی (همرزم) را بخوانید.

مجله شما از این شماره به بعد،  صفحۀ شعر اختصاصی دارد. یاد تان باشد شعرهای باغ را حتما از بر کنید و به دوستان تان هم بگویید.

راه داخل شدن به باغ  (اینجاست، بفرمایید)