فرشته
آمد فرشته
آهسته در زد
از روي گل ها
پروانه پر زد
آمد فرشته
گل را تكان داد
لبخند گل را
بر كودكان داد
آهسته گفتم
دردانه ي من
خوش آمدي تو
در خانه ي من
لبهاي نازش
آرام وا شد
با يك سلامم
او آشنا شد
لب هاي نازش
رنگ انار است
با خنده اش گفت
آري،بهار است
هر گز نديدم
شهري پر از گل
در خواب خود هم
مانند كابل
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و ششم تیر ۱۳۸۶ ساعت ۶ ق.ظ توسط محمد سرور رجایی
|
كلكيني براي همه كودكان افغانستان